|
[Menu_Title]
روز عرفه، روز شناخت است و هرچند نام عيد بر آن نهاده نشده ولي يكي از اعياد بزرگ اسلام به شمار مي رود. امروز روزي است كه خداي سبحان بندگان خود را به عبادت و اطاعت خويش فرا مي خواند و خوان كرم و احسان و لطف خود را براي آنان مي گسترد و درهاي مغفرت و بخشش و رحمتش را بر روي آنان مي گشايد. امروز روز دعا و به خاك افتادن در برابر خدا و نيايش و توجّه به معبود است. هر كس به اندازه معرفت و شناختش بايد دست راز و نياز را به سوي حضرت ذي الجلال بلند كند و مناجات و استغفار نمايد و هر اندازه تضرّع و خشيت بيشتر باشد، قرب به خدا افزون تر خواهد بود. بايد از امام حسين ـ عليه السلام ـ فرا گرفت كه چگونه در اين روز باعظمت، با اشك ديده و قلب شكسته و نيّت خالص، خدا را مي خواند. او است كه شناخت واقعي از پروردگارش دارد و مي داند كه در اين روز، در كنار «جبل الرحمة عرفات»، چگونه با خدايش گفت وگو كند و او را نه از روي خوف و نه از روي طمع، بلكه چون شايسته عبادت است، پرستش نمايد و نيازهايش را برشمرد و درخواست عفو و بخشش از او كند با اين كه خود معصوم از هر خطا و اشتباهي است ولي مقام الهي را قدري است كه تنها بندگان زبده اش به آن معرفت دارند و عارفان حقيقي از خاندان اهل بيت عصمت اند كه مي دانند چگونه او را بخوانند و در درگاهش تضرّع و زاري كنند و از پيشگاه ربوبي ـ علي رغم هيچ گناهي ـ عذر تقصير بخواهند. بارالها ! چقدر به من لطف داري با آن همه جهل و نادانيم، و چه اندازه بر من ترحّم مي كني با آن همه كارهاي ناشايسته ام. خدايا! چقدر به من نزديكي و چقدر من از تو دورم. و تو كه به من اينقدر محبّت مي كني، پس چه مرا از تو پنهان نگه داشته؟! كور باد ديده اي كه تو را مراقب رفتارهايش نداند و زيان بار باد تجارت بنده اي كه از محبتت، نصيبي برايش معيّن نكرده اي... خدايا! من به وسيله خودت، تو را مي شناسم، پس با فروغ نورت مرا به سوي خود رهنما باش و بردگي و بندگي راستين را به من بياموز تا در پيشگاهت، خالصانه پرستش كنم. خدايا! از دانش نهانت، مرا دانش بخش و در پوشش نگه دارنده ات مرا نگه دار. بارالها! مرا با حقايق «اهل قرب» آشنا ساز و راه «اهل جذب» را به من بنمايان... خداوندا! تويي كه پرده ها را از دل هاي محبّان و عاشقانت پس زدي تا جز تو دوستي بر نگيرند و جز به سوي تو، دستي دراز نكنند. تو مونس آنان هستي در وقتي كه تمام جهان ها و عوالم برايشان غريب است و تو راهنمايشان مي باشي آن جا كه راه ها را بر رويشان مي گشايي. كسي كه تو را دارد چه ندارد و كسي كه تو را ندارد چه دارد! بي گمان نوميد شد كسي كه به جز تو دل بست و زيان ديد كسي كه از تو روي گرداند. چه گونه به سوي ديگران روي آورد در حالي كه تو هرگز يك آن از او احسانت را قطع نكردي و چگونه از غير تو درخواست ياري كرد، در حالي كه تو منّت را بر او پيوسته داشتي. اي كسي كه شيريني هم نشينيش را به محبّانش چشاند، پس در پيشگاهش، متملّقانه راز و نياز كردند و اي كسي كه لباس هاي هيبتش را بر اوليايش پوشاند تا در برابرش سر به خاك افتادند. تو پيش از ياد يادكنندگان به ياد آنهايي و قبل از توجه بندگان، آغازگر احساني و پيش از درخواست درخواست كنندگان، از درياي بي كران كرمت، بخشنده اي؛ پس مرا شامل رحمتت قرار ده تا به تو برسم، و بر من منّت گذار و مرا جذب خويش گردان تا بر تو وارد شوم. خداوندا! هرگز اميدم از رحمتت قطع نمي شود هرچند نافرمانيت كنم و هرگز ترسم از قهرت نمي ريزد، هرچند اطاعتت كنم، و اينك كه از همه چشم برگرفته و به تو ديده دوخته ام، آماده دريافت لطف و بخشندگيت هستم. الها! چه گونه نوميد گردم در حالي كه تو اميدم هستي و چه گونه اهانت شوم در حالي كه تكيه گاه و پشتيبانم مي باشي... راستي اگر دعاي عرفه امام حسين ـ عليه السلام ـ را با شناخت بخوانيم، تا اندازه اي شيريني و لطافت عبارت هاي عرفاني آن حضرت را لمس مي كنيم؛ زيرا حسين خدا را مي شناسد و او را نزديك تر از «حبل الوريد» به خود مي داند، پس روش سخن گفتن با او و راز و نياز كردن در پيشگاهش را خوب درك مي كند و ما بايد اين سخنان را بخوانيم و تكرار كنيم و دقت نماييم و در معانيش غرق شويم و از يم عرفانش نمي برداريم، تا شايد نظر لطف خدا شامل حالمان گردد و پوششي از رحمت و مغفرتش بر آن همه گناهان و نافرماني هايمان كشيده شود چرا كه خداوند خود را به لطف و رحمت و رأفت توصيف نموده، پس هرگز از خود نمي راند بنده اي را كه در اين روز شناخت، با برشمردن گناه هايش، به سويش روي آورده و از مقام ربوبيش درخواست عفو و بخشش نموده است. آري! اگر پوشش او نبود رسوا مي شديم و اگر ابر رحمتش آني بر سر ما نمي باريد، هلاك مي گشتيم. اگر با تأييدات پنهانيش ما را ياري نمي كرد، شكست مي خورديم و اگر ما را پناه نمي داد، پناهگاهي نداشتيم. اگر خميني، اين بنده شايسته خداي، در او فاني نمي شد و جز او را نمي ديد، نه انقلاب به پيروزي مي رسيد و نه چقدر زيبا و جالب است كه در روز 12 فروردين نيز، بزرگترين عيد ملي ايران به وقوع پيوسته است، و آن تثبيت نظام مقدس جمهوري اسلامي است. و چه شبيه است اين روز به روز عيد غدير، روز تثبيت جانشيني اميرالمؤمنين و سيّدالوصيين علي ـ عليه السلام ـ از سوي رسول گرامي اسلام كه بي گمان اين روز، زيباترين، درخشنده ترين و مقدّس ترين روز تاريخ است. مستضعفين رهايي مي يافتند. و اين راز موفقيت امام بود. اين راز نهان بود كه ملت ايران يك پارچه آوايي از صداي رسايش شدند و همراه او «لا اله الاّ الله» سر دادند و همسان با او مشت ها را گره كردند و همگام با او در برابر جبّاران و ستمگران و ابرجنايتكاران ايستادند و تا «احدي الحسنيين» مقاومت و پايداري كردند، و قطعا هرچه پيروزي به دست آمد به خاطر صبغة اللهي انقلاب و راهبرش بود و مردم هم چون گام در گام او نهادند و خدا را مدّ نظر خويش قرار دادند، به اين مقام والا دست يافتند و خداوند به آنها توجّه كرد و دعايشان را مستجاب نمود و بر دشمنان غلبه شان داد. باز هم بايد از خدا خواست و از درگاهش ـ در اين روز مبارك ـ خاضعانه و متضرّعانه درخواست نمود كه اين انقلاب الهي را تا رسيدن صاحب اصليش حضرت وليّ الله الاعظم نگه دارد و لحظه اي اين ملت خداجوي را از رحمت گسترده اش دور نكند و از فتنه هاي زمان در امان دارد. آمين يا رب العالمين. الهم الرزقنی شفاعة الحسین یوم الورود
عيد قربان يكي از اعياد بزرگ اسلامي است و داراي منزلتي والا نزد عموم مسلمانان است. اگر خميني، اين بنده شايسته خداي، در او فاني نمي شد و جز او را نمي ديد، نه انقلاب به پيروزي مي رسيد و نه مستضعفين رهايي مي يافتند. و اين راز موفقيت امام بود. اين راز نهان بود كه ملت ايران يك پارچه آوايي از صداي رسايش شدند و همراه او «لا اله الاّ الله» سر دادند و همسان با او مشت ها را گره كردند و همگام با او در برابر جبّاران و ستمگران و ابرجنايتكاران ايستادند و تا «احدي الحسنيين» مقاومت و پايداري كردند، و قطعا هرچه پيروزي به دست آمد به خاطر صبغة اللهي انقلاب و راهبرش بود. عيد قربان روز خجسته و مباركي است كه مسلمانانِ به حج رفته، پس از تمام شدن اعمال حجّشان، قرباني مي كنند و پس از قرباني آنچه بر آنان در حال احرام حرام شده بود، حلال مي گردد، لذا آن روز را عيد تلقّي مي كنند؛ عيدي كه پس از انجام وظايف سنگين حج، به عنوان جايزه الهي و رهايي از احرام پيش مي آيد. و هم چنين اين روز براي ساير مسلمانان جهان نيز عيد است و احترام ويژه دارد. متأسفانه در ايران چندان به اين دو عيد بزرگ اسلامي (فطر و قربان) اهميت نمي دهند، هرچند پس از انقلاب اسلامي، با برگزاري مراسم نماز عيد با آن شكوه و جلال، به آن جلوه اي ويژه بخشيده و حقّش را ادا كرده و شايان تقدير است ولي باز هم اميد است از اين روز شريف و عيد اسلامي، تجليل بيشتري به عمل آيد. به هر حال امروز روز گرفتن جايزه از خداي منان است، روزي است كه بايد در آن آهنگ گناه نشود و انسان هاي مؤمن، با استفاده از چنين روز باعظمتي كه درهاي بهشت بر رويشان گشوده مي شود و باب رحمت الهي باز مي گردد، دست هاي آلوده از گناه خويش را به سوي آسمان بلند كنند و با تضرّع و زاري، به پيشگاه رحمان و رحيم، درخواست مغفرت و آمرزش نمايند و حاجت هاي فردي و نيازهاي اجتماعي و گروهي خود را با اميد استجابت و روا شدن، بطلبند و بسيار عبادت و نيايش كنند. و قرباني در اين روز اگر براي زائران خانه خدا واجب است، براي ساير مسلمانان نيز سنّت مؤكّد است و بر آن تأكيد فراوان شده است. در روايت هاي مكرري نقل شده كه در روز عيد أضحي قرباني كنيد تا گرسنگان و بيچارگان از خوردن گوشت سير شوند؛ آنان كه روزها بلكه ماه ها توان خريدن يك كيلو گوشت براي خانواده خويش را ندارند، در اين روز فرخنده كه براي همگان عيد است و بسيار خجسته و مبارك است، آنان نيز خوشحال گردند و از خوردن گوشت حلال، بي منت، سير شوند. و امروز روز «تكبير» است؛ تكبيري گويا، كوبنده، محكم و بامحتوا؛ تكبيري كه بازتابش كاخ ستمگران را به لرزه درآورد و قلب ستم ديدگان را شاد سازد؛ تكبيري كه بيگانگان را براي هميشه از ضربه زدن به ايران اسلامي، نوميد گرداند و سرانجام تكبيري كه به دنيا اعلام كند: ما با تكيه بر «قاصم الجبارين» از هيچ قدرتي ترس و واهمه نداريم و اگر روزي دشمنان اسلام در پي يورش به خاك ما يا هجوم به فرهنگ اسلامي ما برآمدند يا آهنگ حمله به ما را داشتند، با همين نداي ملكوتي كه شاه را از ايران بيرون انداخت و در مزبله تاريخ سرنگون ساخت، از خود و سرزمين خود و ناموس و مقدّسات خود و انقلاب خونبار خود، مردانه و شجاعانه، دفاع مي كنيم و به خواست خداوند پيروزي و سربلندي از آنِ امت ما و شكست و سرافكندگي از آن دشمنان اسلام است. دنيا بداند كه ملت ايران با «تكبير» زنده است و با تكبير در صحنه، پاينده است و با تكبير بر دشمنان مي تازد و با تكبير كشورش را مي سازد.
عيد غدير، عيد الله الاكبر و عيد آل محمد و ارزشمندترين و والاترين عيد اسلامي است. هيچ روزي در طول سال، فرخنده تر و مبارك تر از اين روز مقدّس نزد شيعيان اهل بيت نيست. امام صادق ـ سلام الله عليه ـ مي فرمايد: «انّ يوم غدير خم بين الفطر و الأضحي و الجمعة كالقمر بين الكواكب...» روز عيد غدير خم در ميان سه عيد فطر و قربان و جمعه، مانند درخشندگي ماه در ميان ستارگان است. چه تعبير ظريفي امام دارد كه عيد غدير را تشبيه به ماه كرده است و ديگر اعياد را به ستاره؛ زيرا در اين روز بزرگ بود كه خداوند اعلام كرد: امروز دين را بر شما تكميل كردم و نعمتم را بر شما به اتمام رساندم «أليوم أكملت لكم دينكم و أتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الإسلام دينا». نعمت بزرگ اسلام كه از هر نعمتي ارزنده تر و گران بهاتر است، كامل نمي شود و محقّق نمي گردد جز با ولايت علي ـ عليه السلام ـ «و مانودي بشي ء مثل ما نودي بالولاية». محبّ الدين طبري از علماي بزرگ اهل سنّت نقل مي كند كه رسول خدا(ص) فرمود: «إذا جمع الله الاوّلين و الآخرين يوم القيامة و نصب الصراط علي جسر جهنم، لم يجزها أحدٌ الاّ من كانت له براءة بولاية عليّ بن أبي طالب».1 در روز قيامت كه خداوند تمام مردم را جمع مي كند و صراط بر پل دوزخ زده مي شود، هيچ كس از آن نمي گذرد جز كسي كه با ولايت علي ابن أبيطالب، گذرنامه بي زاري و برائت از جهنّم را داشته باشد. ولايت علي(ع) همان دين حنيف است كه فرمود: «فأقم وجهك للدين حنيفا فطرت الله التي فطر الناس عليها».2 پس اي پيامبر (همراه با پيروانت) به سوي آيين پاك اسلام روي آور كه فطرت الهي است و مردم بر آن مفطور شده اند. و ولايت علي همان طريقه و روش صحيح زندگي است كه اگر مردم آن روش را برگزينند، خداوند در روز رستاخيز، از آب گواراي حوض كوثر به دست علي ـ عليه السلام ـ سيرابشان مي گرداند. «و أن لو استقاموا علي الطريقة لأسقيناهم ماءً غدقا».3 و ولايت همان نعمتي است كه حتما از آن سؤال مي شود كه با آن چگونه رفتار كرديد «ثمّ لتسألنّ يومئذ عن النّعيم».4 آلوسي، مفسّر بزرگ اهل سنّت در تفسير كبير روح المعاني پس از ذكر آيه شريفه «وقفوهم انّهم مسئولون» و آنان را متوقف كنيد و ايست بدهيد كه مسئوليت دارند و بايد پاسخگو باشند، در ذيل تفسير اين آيه، اقوال گوناگوني را نقل مي كند و سپس نتيجه مي گيرد و مي گويد: «سزاوارترين و صحيح ترين سخن اين است كه در آن روز از عقايد و اعمال انسان سؤال مي شود و از همه مهم تر و عظيم تر، قطعا ولايت علي كرم الله وجهه است».5 و در اين روز بزرگ كه يادآور نصب و تعيين اميرالمؤمنين به دست مبارك رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله وسلّم ـ و به امر پروردگارش است، بايد اين فطرت الهي را در دل ها زنده كرد و پرده هاي ظلمت و جهالت و تارهاي ناداني و غفلت را از ديدگان غافلان برداشت تا بر طريقه حق پايدار گردند و به صراط مستقيم الهي روي آورند و دينشان كامل شود. مفضل از امام صادق ـ عليه السلام ـ مي پرسد: مولاي من! آيا به من دستور مي دهي كه اين روز را روزه بداريم؟ حضرت پاسخ مي دهد: «اي و الله ـ اي و الله ـ انّه اليوم الذي نجي فيه ابراهيم من النّار فصام لله شكرا لله عزّوجل ذلك اليوم، و انه اليوم الذي أقام رسول الله أميرالمؤمنين علما و أبان فضله و وصيته، فصام ذلك اليوم، و ذلك يوم صيام و قيام و اطعام الطعام و صلة الإخوان و فيه مرضاة الرّحمن و مرغمة الشيطان».6 آري، به خدا قسم ـ آري، به خدا قسم! اين همان روزي است كه خداوند، حضرت ابراهيم را از آتش رها ساخت، پس او به شكرانه اين لطف الهي، اين روز را روزه گرفت. و همانا اين روز، روزي است كه رسول گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ را بر مردم نصب كرد و بزرگواري و فضلش را نمايان ساخت و او را وصي و جانشين خود قرار داد، پس او هم در اين روز، روزه گرفت و اين روز، روز روزه گرفتن و دعا كردن و مسلمانان را اطعام نمودن و به ديدار برادران ديني رفتن است و در اين روز، رضايت خداي رحمان به دست مي آيد و بيني شيطان به خاك ماليده مي شود (مأيوس مي گردد). امام صادق ـ عليه السلام ـ اعمال اين روز مهم را در چهار چيز خلاصه مي كند: 1ـ صيام: در برخي روايات وارد شده كه روزه اين روز برابر است با صد بار حج و صد بار عمره. و در روايت ديگري، كفّاره شصت سال گناه است. پس حتما برادران و خواهران به اين فضيلت بسيار مهم توجه كنند و حتما آن را روزه بدارند. 2ـ قيام: اصطلاحا قيام بر عبادت و زنده نگه داشتن اين يوم الله با مناجات و دعا و استغفار، اطلاق مي شود ولي ممكن است قيام كنايه از استقامت و پايداري در راه حق و قيام در برابر دشمنان اسلام و مسلمين و مبارزه با طاغوت ها و ستم پيشگان باشد. بهر حال خود قيام عليه باطل و جهاد در راه خدا، نيز يك عبادت بزرگ است بلكه از اهم فرائض و واجبات است. 3ـ اطعام الطعام: مهماني كردن و اطعام نمودن برادران باايمان از ويژگي هاي تمام اعياد به ويژه اين عيد بزرگ است كه بر آن تأكيد شده است. و قطعا خرسند نمودن مؤمنين، از برترين عباداتي است كه رضايت پروردگار را به دنبال دارد. 4ـ صلة الاخوان: احسان و نيكي به برادران مؤمن و ديد و بازديد و زيارت آنان پيوسته از اعمال بسيار پسنديده و نيكو است ولي در اين روز، تأكيد بر آن شده است. در روايت دارد كه هر وقت با برادر مؤمني ديدار كرديد، براي تهنيت به او بگوييد: «ألحمد لله الذي جعلنا من المتمسكين بولاية أميرالمؤمنين والأئمّة عليهم السلام» سپاس و حمد خداي را كه ما را جزء تمسّك جويان به ولايت اميرمؤمنان و ديگر امامان ـ درود خداي رحمان بر آنان ـ قرار داد. فرا رسيدن اين اعياد بزرگ اسلامي را به مقام شامخ وليّ الله الاعظم أرواحنا لتراب مقدمه الفداء، علماي اعلام، مقام معظّم رهبري، ملت بزرگ ايران و عموم مسلمانان و شيعيان و پيروان امامان، تبريك و تهنيت عرض نموده، از خداي بزرگ خواهانيم ما را جزء شيعيان و ولايت پذيران واقعي قرار دهد.
صفحات دیگر
تعداد صفحات : 1 صفحه قبل 1 صفحه بعد
|
طراحی پوسته از : ایران نقش
Copyright © 1997-